تنظيم از:
محمد خوش نشين Translate by Mohammad khoshneshin

محله اي در شهر "بوستون" ؛ بيشترين آمار
. سرقت از بانک و ماشين دزدي رو در دنيا داره

 

سرقت از بانک در "چارلزتاون" همچون يک
. کسب و کار خانوادگي از يه نسل به نسل بعدي منتقل ميشه

 


 

. اسم راننده "آرتور شي" هستش

 

.افسر سابق پليس و 57 سالشه

به زودي همکارش با يه کيسه پول
... کاميون رو ترک ميکنه

و آرتور هم تا همکارش برگرده متوجه چيزي
. نيست و حواسش جائي ديگه است

 

مارتي مک گواير"؛"
. جزء گارد حراست کاميون حمل پول

. قدش 180 سانتي متر ؛ وزنش 116 کيلو
. و 52 سالشه

هر چهارشنبه و جمعه دقيقا در
. ساعت 8:12 پول ها رو مي بره

. روزي 110 دلار درآمد داره
... وبه خاطر احتمال سرقت از بانک

 

.اسلحه "اس آي جي 9"حمل ميکنه...

 

... اگه هلي کوپتر سر برسه کارمون ساخته است
. اگه يگان ويژه هم بياد کارمون ساخته است

اگه ماشين پليس سر رسيد ؛ به موتورش تير
. ميزنيم از کارش ميندازيم ؛ و بعد به راهمون ادامه ميديم

. هيچکي نياز نيست آسيبي ببينه

. اين نگهبانها بهتون شليک نميکنند

چون نيمخوان براي 10 دلار قهرمان بازي در
. بيارند و آسيب ببيند

 

.بريم

 

! زود باش

! از صندوق برو کنار

! برو !برو !برو
! همه برن کنار

. همه رو به ديوار

! تو! از کامپيوتر دور شو

! اون کليد لعنتي رو بده به من-
! برو اونور ! برو ! برو-

! اون در لعنتي رو باز کن

!بخواب رو زمين

. بخواب رو زمين-
! بتمرگ بخواب رو زمين-

! بجنب ! برو!رو!برو

 

! بخواب رو زمين-
. همه موبايالشون رو در بيارند-

. همه روي زمين بخوابند-
. همه موبايل ها بريزن بيرون-

! اون کفش لعنتيت رو در بيار

! موبايلا رو بريزين رو زمين

به چي زل زدي ؟ ها؟-
. کفشو در بيار-

 

. بريم سر وقت پولها ؛ يالا

! اون کفش لعنتيت رو در بيار-
. کفشت رو در بيار-

. مدير بانک ؛ يالا
. بلندشو ؛ يالا

. پاشو ؛ يالا؛ بلند شو ؛ يالا

. تو نه
. تو پاشو ؛ يالا

 

ميخواي قهرمان بازي در بياري؟-
! خداي من-

باز شدن قفلش براي ساعت چند تنظيم شده؟-
. 9-

نميخواد به ما دروغ بگي؛
. ميدونيم که رو ساعت8:15 تنظيمه

. گوش کن ؛ اينها که پولهاي تو نيستند
. نياز نيست دوباره به ما دروغ بگي

.هي ؛ خوشگله برو تو اون گوشه
. برو تو اون گوشه ؛ تو همينطور داداش

 

. برو . برو

 

. بدون اينکه صداش در بياد بازش کن

 

. معذرت ميخوام ؛ معذرت ميخوام-
. طفره نرو -

 

اين يارو دوست توئه؟

 

! يالا ديگه

. معذرت ميخوام ؛ معذرت ميخوام

 

راحت باش ؛ باشه؟

 

. يه نفس عميق بکش
. ادامه بده

 

. بکش کنار. برو اون ور

 

. در جلوئي

 

. کسي هست؟-
. در جلوئي-

 

هي شما باز هستيد؟

 

. بايد بريم

 

. بزن بريم
. همه رد مون رو پاک کنيم

.برو ، برو ، برو -
. بذار با سفيد کننده پاکشون کنم -

. زود باشين ، ما بايد بريم -
. وايسا بببينم ؛ فکر کنم يکي آژيرو به صدا آورده-

کي اين کارو کرده؟ -
. ببين ؛ کسي اين کارو نکرده -

 

چي؟ ها؟ چي زر زدي؟-
. هيچکي کاري نکرده-

تو آژير خطر رو به صدا در آوردي؟-
. نه. نه-

تو اين کارو کردي؟-
. من هيچ زنگي رو به صدا در نياوردم-

ما داريم ميريم مادر جنده‌؛ تو اي
. حرومزاده

 

. آروم باش.آروم باش. کافيه

 

. باشه؟ آروم باش-
! تو کثافت-

. مادر جنده
. ما داريم ميريم

. يالا بريم

 

کيف پولت کو؟

 

اين ديگه چه کاريه؟

شايد پليس ها برسن؛ ما
. بهش نياز داريم

. بشين
. حرکت کن

 

. برو به سمت بلوار

 

. تو چيزيت نميشه

 

. خيلي خب؟ کسي نميخواد بهت آسيبي برسونه

 

جريان چيه؟

. ماشينو سرقتي دست شون بوده
.کسي هم گزارش سرقتشو نداده

. احتمالا خيلي سرشون شلوغه و مشغول کارشونن

از اين ون استفاده کردند که
. جلو در سپر باشه

از سفيد کننده استفاده کردند که
. رو از بين ببرنند DNA اثر انگشت و

همه لباسها و پارچ ها رو هم از بين بردند که
. ما چيزي دستگيرمون نشه

. آژيرخطر از صندوق شماره 2 به صدا در اومده

. معاون اسرائيلي بانک

اين ياروها منتظر زمان باز شدن
... قفل خزانه بودند

بعدش هم از مديرو وادار..
.کردند که رمزو بزنه ودر خزانه رو باز کنه

 

به اجبار؟

. نميدونم

 

. جداره ش هنوز سالمه
. خيلي هم ضخامت داره

 

نميتونستند از بين ببرنش؛
. فقط ميتونستن بازش کنن

 

. ردياب لاي پولها رو هم پيدا کردند

 

. ماشين شون رو پيدا کرديم
. به آتيش کشيدنش

ماشين کجاست الان؟-
تو چي فکر ميکني؟-

 

جم کجاست؟

نميدونم ؛ شايد رفته يه جائي
... رو به آتيش بکشه

. يا يه سر رفته به ديسکو...

حالا ديگه کارمون گروگان گيري هم شده؟-
. نه ما گروگان گيري نميکنيم-

تو ميخواي با اون احمق حرف بزني؟-
... يه چيزي-

 

. سلام

. ذکر خير خود شيطانت بود

 

. تو انجامش دادي

 

از مسير ساحلي رفتين؟-
. ما يه مشکلي داريم-

چي؟-
. خب‌؛ يه نگاه به اين بندازيد-

 

خب که چي؟

مطلب چيه؟
. بذار ببينم

. لعنتي -
. اووه ، لعنتي -

آدرسش رو نگاه کردين؟-
. اين جنده نزديک ما زندگي ميکنه-

.آره ؛ ميدونم گلوانسي؛ لعنتي

قراره اين جنده رو هر روز تو
خيابون ببينيم؟

. اون هيچي نديد

خداي من ؛ تو مطمئني؟

. اينکه اونو سوار کرديم و ترسونديمش اثر نميکنه؟ -
. آره -

. اووه ، لعنتي
. خيلي خب ، بايد حلش کنم

چطور ميخواي حلش کني؟

من ميخوام با يه ماشين کمينشو بگيرم
. و پيداش کنم

که چي بشه؟ -
. شايد نياز باشه بيشتر بترسونيمش -

. اون ترسيده-
. خب شايد يه اندازه کافي نترسيده-

 

. ممنون ، کتي

 

خانم کيسي؛ من آدام فراولي مامور ويژه
. جرائم سرقت و دزدي هستم

. درک هم ازت اثر انگشت ميگيره

 

. ميبينم که شرح ماجرا رو نوشتي

.ميخوام درباره ربودنت باهات صحبت کنم

. باشه

 

. ميدونم که اونها تهديدت کردند-
. اوهوم -

 

. يکي از اونها کارت شناسائيم رو برداشت

 

و تو سعي کردي که فرار کني؟

. نه

 

چيزي بود که بخواي تو شناسائي
اونها به ما کمک کني؟

من سعي نکردم که فرار کنم
. چون اونها اسلحه داشتند

. متوجه هستم

 

بعدش اونها گذاشتند که بري؟

.آره ، اجازه دادن که برم -
. ممنون -

 

نيازه که وکيل داشته باشم؟

 

من حق ندارم اين حرف رو بزنم ، اما
. هر کي وکيل ميگيره معمولا گناه کاره

. فکر کنم تو مشکلي نداشته باشي-
. خيلي خب-

 

وقتي بعضي ها همچين تحمل و تجربه اي
...به خرج مي دهند

. معمولا پس لرزه هايي هم دارند ...

 

. درست ميشه

 

اونها چيزي بهت گفتند؟

اگه به پليس چيزي بگي ميايم تو خونت"
" اول ميکنيمت و بعد تورو ميکشيم

تو ميخواي ترتيب اون رو بدي؟

 

. من اينکارو مي کنم -
چرا ميخواي اين کارو بکني؟-

. چون تو مسبب اين کار هستي

. من بهش رسيدگي مي کنم -
چرا تو ميخواي بهش رسيدگي کني ؟ ها؟ -

چون تو يه بار به خاطر ترسوندن
. شاهد جرم گير افتاده بودي

اگه به 30 متري اونها نزديک بشي
ده سال ميندازنت زندان که آب خنک بخوري ، باشه؟

. اونا دو بار قبلا ازت ضربه خوردن
. اگه گيرت بندازن زير زندان دفنت مي کنند

 

چقدر پول توو کيسه هست؟

. نفري 90 هزار دلار

. منهاي اون مقداري که به اون گلفروشه قراره بديم

هي جم ، چه اتفاقي برا
معاون رئيس بانک افتاد؟

 

آره . دفعه بعد يه اسکلت با يه تفنگ
... ميفرستيم توو بانک ، آخه ميدوني

به نظرم اون دوبار ميخواست آژير
. رو به صدا در بياره

. شانس آورد که فقط دو بار صداش رو در آورد

 

سلام ، روستي ، چطوري رفيق؟ -
سلام جم ، چه خبرا ؟ چطوري؟ -

. فرگي، بچه ها اينجان

 

. سلام ، فرگي

 

. بفرما -
چطور بود بچه ها؟ -

خيلي خب حالا ديگه نوبت تو هست
که خودت رو نشون بدي ، باشه؟

 

. بهم اعتماد کن

 

.خيلي خب ، خوشحالم مي بينمت

. خيالت راحت مرد ، از ديدنت خوشحالم

 

اونا کجا هستن؟
الان دارن چيکار مي کنند؟

اونا الان پول دستشونه ، ميخوان خرجش کنن ، ميرن به
.تفريحگاه هاي عمومي ، شرط بندي ميکنن

شايد اونها يه محموله مواد مخدر بخرند
. و توو کل شهر پخش کنند

و با اين کار جشن مي گيرند، درسته؟

اداره مبارزه با مواد مخدر رو توو جريان بذارين ، من يه
. سر نخ هايي از اسمهاشون ، شاهدان عيني و هر چيزه ديگه اي ميخوام

ما بايد به هر دري بزنيم تا ببينيم
. کي ميتونه به ما کمک کنه

.سوالي نيست؟ نه ؟ عاليه ، برين

 

جريان چيه ، پال؟

چه خبر؟

سلام ، چطورين؟

. بوم -
.سوبر جکسون -

چه خبرا؟ -
.هي ، هي ، کريستا اينجاست -

 

. برو ، داستان رو بگو

داگي بشين ، من درباره پدرت با اين
. پدرسوخته ها صحبت ميکنم

40 خود پليس ها هم نفهميدند که چرا
. سال زندان براش بريدند

وقتي خواستند باهاش معامله کنند
. که درعوض تخفيف مجازات اون همدستاش رو معرفي کنه

: اون بهشون گفت
. " بياين کير منو بخورين ؛ 40 سال زندونم رو ميرم"

. "کيرم رو بخورين"

 

. (به سلامتي "مگ بزرگ" (باباي داگ

 

. کسي که واقعا مرد بود

. درسته-
. مرد فراموش نشدني چالزتاون

. ميرم يه نوشابه بگيرم

. يه چتر براي آبجوي من بيار

. يه ابسولوت انگور برام بيار لطفا

 

. بدبخت بيچاره

 

. ممنون -
. خواهش ميکنم -

 

آب ميوه ميخوري؟

. آره ، آب ميوه

 

از اينها ميخواي اضافه کني؟

داري چيکار مي کني؟ -
. فقط داشتم سر به سرت ميذاشتم -

. لعنتي

 

. نوشيدنيم

 

. کريس ؛ شنيدم دعوا کردي

 

به نظر ميرسه من دعوا کرده باشم؟

 

. نميدونم ؛ بذا بببينم
جائيت رو کبود نکردند؟

. درسته

کاکاسياه لعنتي وقتي داشتم با دخترم
. حرف ميزدم کس شر ميگفت

تو با "شاين" بودي؟-
. اونها فکر ميکنند ديگه "يوپي" توي شهر وجود نداره

فکر ميکنند که ديگه يه سفيد پوست
. قدرتمند خطرناک توي "چالزتاون" پيدا نميشه

پس خيال ميکنند هر زري خواستن ميتونن بزنن؟

. نه

 

خب ، تو دلت براش تنگ شده؟

کوکائين و قرص ايکس رو ميگي؟
. آره فکر کنم تنگ شده

 

يادته تا حد مرگ ميکشيدم؟

 

ميدوني من دلم برا چي تنگ شده؟

 

. همينه

.همينه

 

اين همون چيزيه که ميخواستي ، درسته؟

 

. آره -
همون چيزيه که ميخواستي؟ -

 

. بگو که عاشقشي -
. اووه ، لعنتي -

 

. شب بخير

 

. من خيلي خوشحالم که اينجا هستم

بزرگ شدن در "چارلزتاون" در يک
... اجتماع کوچيک

نياز مند اينه که هواي همديگه رو داشته...
. باشيم و از هم مراقبت کنيم

. دوستام مثل خانوادم ميمونن

من از کارهائي که بعد از اينجا رفتن تا حالا انجام
. دادم شرمسارم

. نيمدونم اين چيزها رو از کجا ياد گرفتم

هفت سال گذشته ؛ نه کريسمسي
. اينجا بودم و نه تولدي

. نميدونم الان پسرم چه شکلي شده

... تحمل اين شرايط براي

..گاهي وقتا براي ما خيلي سخت ميشه...

ولي تا حالا شده با اين
شرايط مبارزه کرده باشين؟ ميدونين منظورم چيه؟

نااميدي از خودت ؛ خشمي که تبديل
.نااميدي ميشه ؛ ياس

مانند شخصيه که توي بار نشسته و
. کشيش وارد ميشه

:اون شخص ميگه
....هي يه لحظه وايسا

شرمندم که اينو بهت ميگم ولي بيخود وقتت...
.رو تلف نکن چون خدائي وجود نداره

کشيش ميگه جطور به اين نتيجه رسيدي؟

اون شخص ميگه توي قطب شمال
. به اين نتيجه رسيدم

. يه بار توي طوفان وحشتناکي گير افتادم
. داشتم يخ ميزدم؛ چشام هيج جا رو نميديد

: از سرما داشتم ميمردم ؛ دعا کردم
. اگه خدائي وجود داره نجاتم بده

. خدا به دادم نرسيد

کشيش بهش يگه پس چجوريه که تو زنده اي؟
. حتما خدا نجاتت داده

. اون شخص ميگه ولي خدا خودشو نشون نداد

يه اسکيمو تنهائي اومد و منو به خيمه گاهش
. برد و نجاتم داد

اون "جانيسه"؛ اون همسرمه که
. اون جا نشسته

 

. اون اسکيموي منه

 

چطوري ؟ -
. سلام -

 

ببخشيد؟

 

داري از لباسشوئي استفاده ميکني؟

 

ها ؟

. ميخواستم بدونم که پول خرد داري يا نه

 

. نميتونم کمکت کنم ، شرمنده -
. باشه -

 

بايد برم خونه يه جوري
سر و تهتشو به هم بيارم

 

تو روبراهي؟

 

... خوبم ، فقط

مطمئني؟

 

خوبي تو؟

 

آره ، خوبم ، خوبم . مرسي
. خوبم ، آره

. خب اين خجالت آوره

نه ؛ تو چيزي نداري که به خاطرش
. خجالت بکشي

 

کمکي ميخواي؟

 

. هفته بدي داشتم

 

. درکت مي کنم

 

. منم دوست دارم جلو همه گريه کنم

 

. درست جلو دخترا زار بزنم
. اونها خيلي درک ميکنند

.. ولي ميدوني چيه
. تو مثل ماشين لباسشوئي تمام اوتوماتي ؛ چيزيت نميشه

 

هي؛ ميخواي يه نوشيدني
. مهمونت کنم

جبران اينکه نتونسم تو لباس شستنت
. کمکت کنم

. تا يه تنوعي توي روزهاي تکراريت بديم

 

. تو که اين وسط چيزي رو از دست نميدي

.پليس . درو باز کن

! درو باز کن

 

. لعنتي

 

. لعنتي

. پدرسوخته عوضي ؛ ولش کن

 

. خداي من ؛ هنري

 

کوکائين ؛ تفنگ؟

 

. چه برو بساطي

 

. کم کمش 10 سال بايد بري زندون

 

. تو احتياج به يه دوست داري

 

. و اونم همين طور

 

دختر خيلي خوبيه ؛ مطمئنم که
. خيلي دوست داره

 

خبر خوب برات اينه که تو تووي عمليات سرقت
. بانک کمبريج بر خلاف دوسات ؛ نبودي

و خبر خوب براي من اين که تو
. يه چيزي ميدوني که به درد من بخوره

 

. همه کاميون دارند

 

. اينها آژير امنيتي خزانه رو خاموش کردند

آره؟-
. اين تموم چيزي بود که شنيدم-

. يه نفري رو ديدم روي جعبه برق کار ميکنه

 

. هي اينو ببين-
. سلام-

همه چي مرتبه؟-
. آره-

 

بايد ميومدم و درو برات باز ميکردم مگه نه؟

کدوم مردي ميذاره خودت درو باز کني؟

 

چيه؟

 

... بايد يه چيزي بهت بگم

... درسته تمام شب داشتم به حرفات گوش ميدادم...

. ولي راستش حواسم جاي ديگه بود...

 

. خيلي خب

 

. چند روز پيش بانک ما مورد سرقت قرار گرفت

چهار مرد ريختن سرمون و
. خزانه بانک رو باز کردند

. اونها منو گروگان گرفتند

 

اونها چشام رو بستند و با خودشون بردند

 

و بعدش کنار دريا وايسادند و پيادم کردن

 

... و يکي از اونها بهم گفت

همينجور به سمت دريا برم تا
. خوردن آب به پاهام رو حس کنم

 

. اون طولاني ترين راه رفتن زندگيم بود
. فکر ميکردم از يه صخره بلند سقوط ميکنم

 

. بعدش من آب رو احساس کردم

 

. من متاسفم

 

. تقصير تو نبوده که

 

به هر حال "اف بي آي" بهم گفت
. که از دهان شير اومدم بيرون

اف بي آي"؟ تو با "اف بي آي" کار ميکني؟"

.اوهوم

 

چجوري؟

چکت ميکنند؟ تماس هاتو کنترل ميکنند؟
همچين چيزي؟

. آره

 

اونها مظنوني دارند؟
هيچ نشونه اي؟ هيچ مدرکي؟ چيزي تو همين مايه ها؟

. نميدونم
. اونها چيزي بهم نگفتند

ماموره ميگفت که اونها هيچ سر نخي
... از خود شون به جا نگذاشتند

 

... اونها ماسک زده بودند...

 

. بخشکي شانس-
. اوهوم-

 

من مطمئنم که اگه يه بار ديگه
. صداشون رو بشنوم ميتونم اونها رو شناسائي کنم

 

نميدونم؛ شايد از اون چيزي که
. فکر ميکني سخت تر باشه

 

خب تو کارت چيه؟

 

. توي شرکت شن و ماسه کار ميکنم

. من سنگها رو ميشکونم
... آخر روز يه بليط بهم ميدند

و بعد مثل مردم عصر حجر سوار
. دايناسور ميشم

. بعدش ديگه شب ميرسه

 

ميتونم يه چيزي ازت بپرسم؟-
. البته که ميتوني-

من داوطلب براي عضويت توي
...باشگاه "دخترها*پسرها "توي چارلزتاون شدم

جدا؟-
. آره-

براي تيم بسيبال اينجوري
. پول تهيه ميکنند

ميدونم اين خيلي زشته ؛ شهرداري
. هيچ پولي رو توي اون جا هزينه نميکن

آره ميدونم ؛ بعضي از بچه ها
. منو "توني" صدا ميزدند

 

. به معني مرفهين بي درده
. کسي که چارلزتاوني نباشه همينو بهش ميگن

. البته که ميگن-
. اونها چند تا ولگرد بي ارزش هستند-

 

سلام جم ؛ چطوري؟-
. سلام ؛ يه آبجو برام مياري ؛ مرسي-

. سلام-
چطوري؟-

چطوري؟ چه خبر؟-
. خوبم ؛ تيم بيسبالم شکست خورد

 

چه خبر؟

 

تو به اون قضيه رسيدگي کردي؟

چي؟

. اون دختره ؛ اون شناسنامه

 

. اره-
خب؟-

. هيچي ؛ چيزي نبود
. هيچ خطري تهديد مون نميکنه

 

پس نياز نيست که اون رو از بين ببريم؟

 

چي؟-
. شنيدي چي گفتم-

تو کي هستي؟ خفاش شب شدي؟

. فقط نميخوام دوباره گير بيوفتم

 

تو با اين کارات موجب ميشي که اونها
. مجازات اعدام رو دوباره تو "چارلزتاون" اجرا کنند

نيمخواد اينقدر بزدل باشي
آقاي ديگ داگ

. ميدوني چيه نميخوام دوباره برم زندون
. همين

ما چيزي مون نميشه ؛ باشه؟-
. خيلي خب-

. خيلي خب-
. ما چيزمون نميشه-

 

مطمئنا اونها طرز کار با اين جعبه
. خاموش کردن آژير رو ميدونستند

. ولي بايد خيلي ماهر بوده باشند

چه جوري ميتونن اينو ياد گرفته باشند؟

 

. حتما توي شرکت "ويرکوم" کار ميکردند

. خيلي خب-
. ممنون-

 

خيلي خب‌؛ بريم سوابق
. کسائي که اين شغل رو داشتند چک کنيم

اول با کسائي که تو خود اين
. شهر زندگي ميکنند شروع ميکنيم

. باشه

. من به پليس دروغ گفتم

 

چي؟

...وقتي يکي از اونها به ديويد معاون بانک حمله کرد

. تونستم خالکوبي پشت گردنش رو ببينم...

 

چه جور خالکوبي؟

. خالکوبي جنگجوي ايرلندي بود

ترسيدم که اينو بهشون بگم ؛ چون
. ممکن بود منو به عنوان شاهد در نظر بگيرند

تو ميگي من بايد چکار کنم؟

 

. به "اف بي آي" بگو

اگه اونها سوابق مجرمين رو داشته باشند
... که مطمئنم دارند

. اون خالکوبي رو تو سوابق و پرونده اون شخص دارند...

. اونها روز بعدش دستگيرش ميکنند

. سرقت مسلحانه 30 سال زندوني داره

مطمئنا اون سارقين ميفهمند که يکي
. اونها رو شناسائي کرده و عليه شون شهادت داده

پليس مطمئنا مياد تورو تحت محافظت
. امنيتي قرار ميده

يا شايدم تورو يه جائي بفرستند ؛ مثلا
... کليولند

يا آريزونا...
. يه جا که امنيت داشته باشي

 

... يا

. ميتوني صبر کني...

 

. تو يه کارتي داري

 

. کسي نگفته الان باهاش بازي کني

تو فعلا تنها کسي هستي که
. تو اين قضيه آسيب ميبينه

. اف بي آي" هم آدمائي هستند مثل آدماي ديگه"

اونها براي به دست آوردن مجرمين
. هر کاري ميکنند

. تو بايد به خودت فکر کني؛‌کلر

 

. بابا تو ديگه چه متخصصي هستي

 

. راستش نه

 

. فقط تلويزيون زياد نگاه کردم

 

. سريال جنائي زيادي نگاه کردم

بنابراين تو اين قضايا خيلي حاليم ميشه
. خودم ميدونم

. هر سريال جنائي بگي نگاه کردم

. همه شون رو نگاه کردم

. تو استعدادت عاليه

. و سريال "بونس" هم نگاه کردم

 

به اندازه کافي با هم راحت شديم که بگم
اين وانت يه خورده بزرگه؟

. اين وانت کاريه منه

اگه با "تويوتا پريوست" مشکل داري ميتونم
. اونو تو عقب وانتم بذارم

از کجا ميدونستي من "پريوس" دارم؟

 

حدث زدم که اين ماشين بايد
. مناسب يه مرفه بي درد باشه

تو واقعا "پريوس" داري؟-
. آره-

. جدا؟-
. داشتم-

. يه کم خرابکاري کردم؟-
چه اتفاقي افتاد؟-

مهم نيست ديگه ؛ الان ديگه مجبورم
پياده به کارام برسم

..چند تا مرد بودند که شروع کردند-
چي؟-

البته مطمئن نيستم که همين ها ماشينم
... رو داغون کرده باشند ؛ ولي

اونها شروع کردند به دادو هوار و
... پرخاش به من

... بعدش بهم حمله کردند...

چه کار کردند؟

... شيشه هاي بطري به سمتم پرتاب کردند

. ديگه بعدش فهميدم که توي خيابون رفتن امنيت نداره

اونها با بطري بهت زدند؟

من خوبم ؛ ولي چون نيمخوام ديگه به اونها
. برخورد کنم از راه ديگه ميرم که دورتره

. همش همين بود ؛ ديگه مهم نيست

. نه؛ فکر کنم تو از اين قضيه ضربه خوردي

 

يادت مياد اونها چه شکلي بودند؟

 

. به کمکت احتياج دارم
... نميتونم بگم که چيه

و تو نبايد درباره اينها بعدا ازم سوال کني...
. و ما ميخوايم بعضي ها رو بزنيم

 

با کدوم ماشين بريم؟

 

. کارت اعتباري

 

کيه؟-
. درو باز کن-

 

چيه؟

 

آخي بميرم ؛ درد داره نه؟
با اين دست پرتاب کردي؟

اگه ظرف يک هفته از اينجا نريد
. ما باز هم بر ميگرديم

 

. بريم ؛ کارمون تموم شد

 

. هي

شما چکار کردين؟-
. نميدونم از چي داري صحبت ميکني-

اين برادرمه ؛ شما باهاش
. چي کار کردين؟

. نميدونم چي داري ميگي

تو نميدوني؟ نميدوني جريان چيه؟-
. نه-

. هي آروم باش
. آروم باش مرد ؛ آروم باش

. نميخوام بهم بگي آروم باش

کافيه جم ؛ بريم-
چه کار کردين؟-

. نميدونم از چه کوفتي داري صحبت ميکني-
نميدوني؟-

 

. حال کردي ها؟
. هي منو نگاه

 

صورتم رو ميبيني؟

برو به پليس بگو ؛ باشه؟

. ولي يادت باشه منم تورو ديدم

. لعنت

 

. نميتونيم همين جوري مردم رو بکشيم

 

. هي‌؛ خودت ازم خواستي بيام

 

دزموند الدن؟

.اون براي شرکت ويرکوم کار کرده
. هيچوقت هم پاش به زندان باز نشده

. اغلب اينها شغل به درد بخوري ندارند
... يه کاميون برميدارند

سر کارگرشون گفت آره اونها ديروز اينجا بودند؛
. بعدش هم کارت حضور و غياب شون رو نشون داد

نميتونن همچين کاري رو توي
. شرکت "ويرکوم کنند" چون اون يه شرکت عموميه

اگه سر کارشون حاضر نباشند
. مريضي براشون رد ميکنند

... واين دز
. اون روز به طرز عجيبي مريض ميشه

و سوابقشون ؛ سرقت از بانک هاي بوستون ؛
. سرقت از کاميون حمل پول؛ فرار از مرز

 

. خداي من

 

خب والدينت هنوز تو چارلزتاون زندگي
ميکنند؟

نه پدرم آخرش رفت که
. تووي حومه شهر زندگي بکنه

مامانت چي؟

. نگفتم بهت
. تون ما رو وقتي 6 سالم بود ترک کرد

 

چه اتفاقي افتاد ؟

 

. اون رفت

 

. خيلي خب

 

. اين صدا منو بيدار کرد

 

. اولش نميدونستم که چيه

 

صدائي شبيه حيواني که
. توي دام افتاده و سرو صدا ميکنه

 

. قبل از اون نشنيده بودم که يه مرد گريه کنه

 

. من اومدم طبقه اول در حالي که لباس زير تنم بود

 

. پدرم رو ديدم که توي آشپزخونه است

اولين تصويري که تو ذهنمه از اون
. جريان ؛ جاسيگاريه

فکر کنم يه 100 تائي
. سيگار توش بود

از خاکستر سيگارها تپه کوچيکي
. درست شده بود

 

... اون گريه اش رو تموم کرد

و نشست روي مبل و تلويزيون...
. تماشا کرد

. بدون اينکه صدائي ازش در بياد

 

فکر ميکنم اون مونده بود
. که چيکارکنه

 

اون به من که توي راهرو با لباس
. زير ايستاده بودم نگاه کرد

 

: اون گفت
. مامانت رفت ؛ ديگه بر نميگرده

 

. به همين راحتي

 

تا 6 صبح سيگار ميکشيد ؛
. و تلويزيون نگاه ميکرد

 

... ما سال قبلش سگ مون رو از دست داده بوديم

 

... و ميخواستم اون پوسترها رو روي ديوار نصب کنم...

 

... و از اونجائي که مامانم گم شده بود

... گفتم حتما يکي بهمون زنگ ميزنه و خبرشوميده...

. مثل اون شخصي که زنگ زده بود و سگو پيدا کرده بود...

 

الان اگه از پدرم بپرسيد ميگه که اون تو چسپوندن
. پوسترها بهم کمک کرده ؛ ولي اون اين کارو نکرد

نشست توي آشپزخونه ؛ آبجو خورد؛ و
... من تو راه مدرسه

. به هر کي ميرسيدم ميگفتم مامانم رو ديدن يا نه...

 

. اسم مامانم دوريس بود

مادر بزرگم خونه و رستورات توي
. فلوريدا داشت

پس اين تصور رو داشتم که شايد مادرم
. رفته پيش مادربزگم

 

ولي بعدش با اين حقيقت
....روبرو شدم که ديگه چه اهميتي داره

به هر حال اون رفته ؛ و دليل خوبي
. براي رفتن داشته

 

... اون ديگه نخواسته که مامانم باشه

. واون ديگه بر نميگرده...

 

و الان ديگه تو يه کم
... از خانواده من ميدوني

. ولي هنوز خونم رو نشونت ندادم...

 

به من مياد اينقدر بد باشم؟

 

. اووه ؛ آره

 

. دزموند الدن

... توي شرکت ويرکوم کار ميکنه
. و 22 سالشه...

 

.آلبرت ماگالون
. توي شهر بوستون کسي نيست که اونو نشناسه

جناب مالگون تا حالا نشده که
. ماشيني رو ببينه و نتونه اونو بدزده

... يه جور استعداد ذاتي در اين کار داره

که تو اين لحظاتي که شما دنبال کليد ماشين ميگردين اون
. ماشينو دزديده و چندين کيلومتر اون طرف تر داره ميچرخه

جيمز کالين ؛ پدرش توي زندون مرده ؛
. و مادرش به خاطر ايدز مرده

وقتي 18 سالش بود از پشت به
.ريندان ليهي" شليک کرد"

: وقتي قاضي ازش سوال کرد که چرا اين کارو کردي
گفت از اون پسره خوشم نميومد"

. نه سال به خاطر آدمکشي زندون بوده

اين شخص نقشه ميکشه و با
. مهارت و نظم پيادش ميکنه

. ولي اين شخصي کالين نيست

ما معتقديم که مغز متفکرشون اين شخصه؛
. دوست صميمي کالين ؛ داگ مک گراي

.. تو همون خونه کالين زندگي ميکنه
... با خواهرش ميپره

و اونه که رابط اونها با اين مرد گلفروشه ؛
. مردي گلفروشي که با پدرش هم کار ميکرده

. بايد کاملا اينها رو بشناسيد

 

مک بزرگ همونجور که ميدونيد توي عمليات
.سرقت "بانک ناشو" دستگير شد و به حبس محکوم شد

... کاميون حمل پول رو دزديد

... يکي از نگهبانها صورتش رو ديد...

. اون هم 2تا از نگهبانها رو کشت...

توصيه بيگ مک اينه که راننده
... حق ترک کاميون رو نداره

. حتي اگه تفنگ به سمت شريکش نشانه رفته باشه...

مک گراي هشت ماه رو به خاطر
...تهديد يه صندوق دار بانک

. با دريل توي زندون بوده...
. اونم بعد از اينکه از سر بازي هاکي اومده بوده

هاکي؟-
. آره اون يه زماني برو بيائي تو هاکي برا خودش داشت-

...براي تيم ملي انتخاب شد...

بعدش هم دردسر درست کرد و..
. درگير شد

 

بهش پول ندادند که تو هاکي درگير بشه؟-
. نه ؛ نه با هم تيمي هاش-

 

مک گراي اومد خونه و به
. شغل خانوادگيش مشغول شد

. توي کار مواد مخدر

 

. هاکي رو با مواد مخدر عوض کرد

فعلا ما دليل کافي براي متهم
. کردنشون نداريم

... نيمتونيم تمام وقت اونها رو زير نظر بگيربم

مگه اينکه اين احمقها...
. به دين اسلام بگروند

. پس روي پرونده کار کنيد

. خيلي خب ؛ به کارتون برسيد

 

.خب من درباره تو به هم دوستام گفتم

.جدا ؟ اميدوارم چيز خوبي گفته باشي-
. آره-

 

. هه

. اونها بهت حسادت ميکنند

. اونها باورشون نميشه اينقدر خوش شانس باشي

اومدي به چارلزتاون و داري با
. يه پسر سنگ تراش ميپلکي

 

. نه

 

. اونها فکر ميکنند که من رفتارم تغيير کرده

تغيير بعد از سرقت؟

. نميدونم

. خيلي باهاشون معاشرت نميکنم

 

چرا؟ چرا يهو يه جوري شدي؟

 

. برادرم تو همچين روزي مرد-
کي؟-

 

. اون بچه بود ؛ بيمارياري "لنفوم" داشت
* بيماري بدخيم انساني*

 

خب تو روزهاي کاملا آفتابي هميشه
. فکر ميکنم که يکي خواهد مرد

 

اين فکر و تخيلات اشتباهه ؛ مگه نه؟

 

. نه

 

مطمئنم برادرت خوشحاله از اينکه
. تو بهش فکر ميکني

 

. امروز روز خوبيه

. به من که داره خوش ميگذره

. خوبه

 

. پس اگه من برم دلت برا من تنگ ميشه

 

. پولو رد کن بياد ؛ پدر سوخته

 

. پاپ

 

تو اينجا چه غلطي ميکني؟

. هيچي-
هيچي؟ چي شده؟-

کي باهات بود ؟ ها؟-
. هيچکي-

. پاشو بريم از اينجا-
اينها رو تو سفارش دادي؟-

. آره-
داشتي پيتزاي هاوائي کوفت ميکردي؟-

. بشين-
. بيا بزنيم به جاده-

. بايد برم-
. بشين بتمرگ ؛ بشين گفتم-

 

. سلام-
. سلام-

. سلام-
. کلر هستم-

. جم هستم-
جيم؟-

. جم ؛ جم

. من دوست اين بازنده بدبخت هستم

. خوشحالم از ديدنت-
بفرما بشين ؛ راحت باش-

 

خب من اون لگن لعنتيت رو ديدم
... که اون گوشه پارک کردي

لگن ؟

. وانت-
. وانت لعنتي؛ اون گوشه پارکه-

 

. داگي تو کارش جديت داره-
. آره-

شما خيلي وقته همديگرو ميشناسين؟

. از وقتي 6 ساله مون بود
ما مثل برادر ميمونيم؟

 

ولي نميدونم چرا تا حالا درباره شما
. به من نگفته بود

اين رازت بود ؛ آره؟

 

تو اسمت جم بود يا جيم؟

... ج ...م
. ولي خب راستش هر دو

: معلمها وقتي بزرگتر شديم ميگفتند

. هي تو ميتوني اينو داشته باشي
. اين پسر يه تکه جواهره
* جم به معني جواهر هم هست*

 

. فکر کنم هر دو درست باشه

 

. به هر حال ؛ بگذريم

خب کلر تو کارت چيه؟

. من توي بانک کار ميکنم
. من مدير بانک هستم

تو مدير بانکي؟
خيلي خوبه ؛ کدوم بانک ؟

 

. کمبريج مرچنتس ؛ همين نزديکه

. کمبريج مرچنتس
همون نيست که جديدا مورد سرقت قرار گرفت؟

. آره-
. درسته-

. درباره اش شنيدم
. خيلي ديوانه کننده است

خب شما دو تا چطور با هم آشنا شدين؟

... خب

 

. ما توي خشکشوئي با هم آشنا شديم

 

. خيلي خب

عشق بين مايع سفيد کننده؟ آره؟

. خيلي از اين اتفاقها ميوفته

 

هي‌؛ زندگي همراه با آرامش
. اينجا رو به راحتي از دست نده

. داگي اينجاست ؛ اون مرد کار و زندگيه

اون هميشه کارش رو
. به خونه مياره

مگه نه؟

 

. خيلي خب-
. خييل خب داداش-

 

مواظب خودت باش ؛ باشه؟

. تو خونه ميبينمت
. خيلي خوشحال شدم از ديدنت

. منم همينطور

 

خب به نظرم تو به همه دوسات
. درباره من نگفتي

 

کي رو داشتي تعقيب ميکردي؛جم؟
من يا اون؟

. گفتم که ماشينت رو ديدم

 

. هيچي نيست که نگرانش باشي
. همه چي تحت کنترله

ميخواي ما رو توي مخمصه بندازي؟

اينجوريه؟-
. آره دارم شما رو توي مخمصه ميندازم-

 

. بهم بگو که يه چيزي توي کلت هست؛‌ داگي

چون تا اونجائي که من ميدونم داري
... با کسي ميپري

! که ميتونه ما رو توي دردسر بندازه...

اون تنها کسيه که ميتونه
. ما رو تحويل پليس بده

 

آروم باش ؛ باشه؟

فکر نميکني ما بايد يه ذره
هوشمندانه رفتار کنيم؟

هوشمندانه؟-
. آره-

 

. خب بذا همه شاهدان رو سر به نيست کنيم
باشه؟

. آره من ميترسم اين دختره کار دستمون بده
اين هوشمندانه نيست؟ها؟

و در ضمن من به از اين جريان به بقيه
.بچه ها چيزي نگفتم چون اونها ميترسن

. و چون ميخوام اونها براي عمليات بعدي آماده باشند

بهت گفتم که عمليات بعدي
. هنوز اماده نيست

. خب آمادش کن

من دوست ندارم تو عمليات بعدي
با نگهباني روبرو بشيم؟ باشه؟

. يکي شون شبيه "جي آي جو" باشه

پيراهنش رو بندازه بيرون از شلوار؛ و
. اون پاهاي لعنتيش رو داخل کفش ارتشي کرده باشه

The truck's fucking waist-high.

ما يه کاميون ديگه پيدا ميکنيم
... که راننده اش

يه چاقالوئي باشه که همچين
... لباسهائي رو نپوشيده باشه

. و جزء نيروهاي ويژه هم نباشه...-
جدا؟-

ميدونم که تو تووي اين شهر لعنتي
... خوشبختي و داره بهت خوش ميگذره

ولي من 9 سال رو به خاطر تو...
. توي زندان بودم ؛ مادر جنده

. فقط 9 سال ؛ همش همين

 

. ديگه کاسه صبرم لبريز شده

 

. اين ديگه آخرين کاره
. بعدش ديگه کنار ميذاريم

 

... اگه ما گير افتاديم
بادت باشه تقصير توئه‌؛ باشه؟

 

. روز جمعه آماده باش

 

. ملاقات کندگان حرکت کنيد

 

به ملاقات کي اومدين؟-
. استيو مک گراي-

 

. دوازده رو باز کن

. اونجاست-
. ممنونم لني-

 

تو روبراهي؟ چون هر دفعه که ميام
. تو اين لباس قرمز ميبينمت

هنوز توي زندان درگير ميشي؟

. تو که ميدوني چه جوريه
. کاري از دستم بر نمياد

تو داري پير ميشي با اين کارات

. بچه هاي لعنتي جنوب شهر
. اونها ميخوان همه چي رو خراب کنند

ببين ؛ اگه يه سال رفتارت توي زندان خوب
... باشه هم شايد مدت حبست رو کم کنند

. و هم به يه زندان ديگه منتقلت کنند...

. ديگه اونجا کسي نيست که اذيتت کنه
کسي باها دعوا نميکنه ؛ ميدوني که؟

غذاهاشون هم بهتره ؛ تازه
. بستني هم بهت ميدن

خب‌؛ بهتره هم يه کم به فکر
خودت باشي؟ ميدوني چي ميگم؟

 

. باشه

 

. دارم فکر ميکنم که به سفر برم

 

. يه مدتي از اينجا برم-
اوضاع برات سخت شده؟-

 

. نه يه تنوعي به زندگيم بدم

. آره ارواح عمت ؛ نميخواد بهم بگي

" تنوع توي زندگي"

. ما خودمون زغال فروشيم

 

. شنيدم که با کاميون دزدي شده

. جدا؟ من چيزي نشنيدم

. باشه

. پنج دقيقه بيشتر وقت ندارين
. پنج دقيقه

 

. بذا يه چيزي ازت بپرسم

 

. چون شايد دوباره نبينمت

 

چرا تو هيچ وقت...؟

 

چرا تو هيچوقت دنبالش نگشتي؟

 

... اووه

دنبال کي؟

 

. دنبال مامان

 

. دنبال مامانم
چرا هيچوقت دنبال مامانم نگشتي؟

چرا هيچوقت به خاطرش به کسي زنگ
نزدي؟ يا از کسي درباره اش نپرسيدي؟

... ببين ؛ وقتي مامانت رفت

 

اينقدر گريه کردي که کل اتاق پذيرائي...
. رو استفراغ کردي

 

خب من که بهت گفتم اگه دنبالش
. بگردي شايد پيداش کني

. من بهت راهو نشون دادم

من نميدونستم که تو اين درد
. رو تو خودت داشتي

 

تو فکر ميکني که اون فرشته بود؟

. خيلي خب

 

. ولي دور اطرافت رو ببين

...چند تا دختر 22 ساله تو خيابونها هستند که

که صاحب بچه هستند ولي...
. نيمخوان اونو داشته باشند

. و به هيچي هم اهميت نميدن

 

. و مامانت هم يکي از همين اينها بود

. اين يه حقيقت تلخيه

 

. من باهاش کنار اومدم
. حالا ديگه نوبت توئه

من دنبالش نگشتم ؛ چون چيزي نبود
. که دنبالش باشم

 

ببين ؛ من قبل از اينکه از اينجا بيام
...بيرون 5 بار ميميرم و زنده ميشم

. ولي دوباره ميبينمت...

 

. يا اين دنيا يا اون دنيا

 

. ديروز عکسو ديدم

 

مطمئني که عکس من بود؟
. آره کاملا مطمئنم-

 

آهان ؛ تو اون باشگاه دخترها*پسرها؟-
. آره-

. توي بنر "قهرمانان محلي" ديدم

خب سطح معيارهاشون براي واجد شرائط اين
. قضيه پائينه

. ظاهرا تو براي تيم ملي انتخاب شده بودي

. آره من کودن بودم
. و نميتونستم خوب اسکيت بازي کنم

. از نکات ظريف هاکي حاليم نبود
. زياد تکنيکي نبودم

ولي شوت هام خيلي خوب بود
. با چوب هاکي ميتونستم هر چيزي رو بزنم

 

بعدش به تيم ملي دعوت شدم
. ولي نتونستم موفق بشم

و وقتي يه فرصت ديگه به دست آوردم که خودمو
. توي تيم ملي نشون بدم باز هم خرابش کردم

 

. اونا منو به خونه برگردونند ؛ و همش همين بود

وقتي به اون عکس نگاه ميکني
... يه پسر بيست ساله رو ميبني

. که همه چي بر وفق مرادشه...

 

ولي بعدش همه روياهاش
. نقش بر آب ميشه

 

هي نميخوام فکر کني دارم بي جنبه بازي در ميارم

ولي عموم که راننده اتوبوسه...
.... درست اون روبرو زندگي ميکنه

. وميتونه کل آپارتمانمو ببينه...

 

. آره -
. باشه -

 

پس اون کاميون لعنتي کجاست؟

 

مگه قرا نبود 8:45 اونجا باشه؟-
. شايد ديرتر مياد-

. حمال هاي لعنتي

 

. صلوات بفرستين
. اينم از کامبون

 

. بريم

 

! تفنگ

 

! حرکت نکن

 

! از راه بريد کنار

 

. همه واحدها به منطقه 10-16 برن

! اونها خبردار شدند

 

. اي داد

 

عوضي از اونجا بيا بيرون ؛ من
. دوست رو در اختيار دارم

آروم باش؛ اسلحه رو بذار کنار ؛
. و گرنه صدمه ميبيني

. همين الان اون اسلحه لعنتي رو ميذاري زمين
. و گرنه اين مادر جنده رو کشتم

 

! يا خدا

 

. کس کش ؛ تو بايد توي کاميون ميموندي

 

!بزن بريم

 

چه کوفتي اتفاق افتاد؟

. خداخفت کنه ؛ گفتم بودم بهت -
دهنت رو ببند و زر نزن ؛ باشه؟-

. کاملا ميدونستم-
! لعنتي-

 

خيلي خوب ؛ رانندگي بکن ؛ فقط آروم باش
باشه؟ آروم باشين ؛ آروم رانندگي کن

 

. لعنتي -
. اه ه ؛ لعنتي -

 

. اونها حتما توي اون گوشه هستند

. راننده ؛ ماشينت رو خاموش کن

 

. دساتون رو جائي بذاريد که بتونم ببينمش

 

. لعنتي

. زود باش ماشين رو خاموش کن
... دساتون رو جائي

 

! فقط به موتور شليک کنيد

 

! برو ، برو ، برو ، برو

 

! برو توي مسير ديگه

 

! لعنتي

 

چطور بود ؛ مادر جنده؟

 

! بريم
! بزن بريم

! بريم
! يالا بريم

! بندازش

 

!يالا بريم

 

...دينو

چيه؟

 

. پل رو ببند

 

چي؟-
. اون پل لعنتي رو ببند-

 

... آلفا 101 ؛ آلفا 412 ؛ آلفا 407

. بريد به طرف ظلع شمالي پل...

. اونها سمت پل دارند ميرن

 

. رانندگي رو جال کردين

 

. اينم از آثار جرم

 

اثر انگشتي از داخل ون پيدا کردين؟

.فراول ؛ داخل ون آتشفشانه

فقط يه چيزي توش پيدا کنيد که
. بتونيم بگيم اثر انگشت بوده

 

درسته که دليل کافي براي جمع آوري
ادله و مدارک عليه شون نداريم

. ولي ميخوام اونها رو تو اتاق بازجوئي بيارم

فعلا اونها دارند براي آب کردن
. اين پولها نقشه ميکشند

و پول اونهائي که توي اين
. هفته باهاشون کار کردن رو پرداخت ميکنند

ما هيچ اثر انگشتي از اين ماشن
. پيدا نميکنيم

. و اين همنيه که ميينيد

 

. اونها که يه باند سوپر حرفه اي نيستند
... يه چيزي شبيه اثر انگشت برام پيدا کنيد

تا بتونم يکي از اين عوضي ها رو...
. بگيرم و بعد بقيه رو به زير بکشم

چون اونها نبايد به اين راحتي
. قصر در برند و بعد به ريش مون بخندند

 

برگرد به طرف من

 

. ادامه بده
. اون چيزي که نوشته رو بخون

 

بيا اينجا؛ بخواب رو زمين قبل از اينکه"
" دندونات رو تو دهنت خرد کنم

 

. يالا بخونش؛ همشو بخونش
. پنج تا جمله هست

 

... اووه

 

شما آدماي چارلزتاون چطونه؟

ياد تون ندادن که چه جوري بخونين؟
. اينها که اينجا نشوته ؛ بخونش

. من نميخوام بخونمش
. به نظر درست نمياد

. ازت درخواست نکردم ؛ اين اجباريه
. درام ميگم اين کاغذو بخون لطفا

. دارم سعي ميکنم که مرتبش بخونم

. تو داري تمرکز منو به هم ميزني--
چي چي؟ مرتب؟-

 

. ممنون

سلام داگي ؛ حالت چطوره؟-
. اوه-

 

چطوري؟

. کارآگاه محلي

چي شده دينو؟

 

. پدرت رو ميشناسم

 

. آره ، منم همينطور

. چند سال از حبسش باقي مونده

 

. آره‌؛ يک يا دو سال

 

. شنيدم که خيلي پير شده

 

. و پشتش خميده شده

. هم سلول هاي حيوون لعنتي

فکر ميکني اون زندانيها با
. يه شخص جوونتر همين رفتار رو ميکنند

. نميدونم
. خدا خودش ميدونه

جنايتکاران شهر ديگه
. مثل سابق نيستند

 

...دورچيستر

... جنوب شهريها...

 

. فقط منتظر يک فرصت هستند

 

شايد وقتي تو بري توي زندان
. بتوني همه شون رو سر جا بنشوني

 

. بذار يه سوال ازت بپرسم
... به اين شخصي چي ميگي که

با يه جماعتي بزرگ شده...
... و از اسرارشون باخبره

... و به اونها اعتماد داره
... ولي بعدش اونا رو دور ميزنه

و از اسرارشون رو بر ملا ميکنه...
و اونا رو ميفرسته زندان؟

 

تو به اون خائن ميگي؟
ميدوني من چي بهش ميگم؟

. دينو ديگو

اين مردم تو رو جزئي
. از اين جامعه قرار دادند

و تو در عوض براشون چکار کردي؟

. اونها رو انداختي زندان

 

ميدوني که ما اثر انگشت شما
رو توي اون ون پيدا کرديم؟ فهميدي؟

 

... مامور ويژه فراولي

. داگلاس مک گراي...

 

... شما و اون دوسات

 

. ديگه آفتابه دزد نيستيد...

... شما ديگه از حد خودتون خيلي تجاوز کردين

ساعت 9 صبح توي شمال شهر...
. حمله مسلحانه ميکنين؟

 

. به يه نگهبان شليک کردين

 

الان ديگه پليسها ميخوان سايه تون
. رو با تير بزنند

... خوشبختانه ؛ البته براي شما

... اون نگهبان با اون تيرهائي که بهش شليک کردين...

. به طرز معجزه آساي هنوز زنده است...

... اگه همه چي دست من بود

و اونها دو دقيقه وقت با يه
... حوله مرطوب بهم ميدادند

... شخصا اونو توي حلقت فرو ميکردم...

... تا به اين جنايت اعتراف کني...

... واين داستان با انداختن
... طناب روي گردنت و ضربه وارد شدن

به ستون فقرات و فلج شدن ريه هات...
. تموم ميشه

 

. اين قضيه شوخي بردار نيست ؛ داگ

 

. ولي ميخواستم يه چيزي بگم

 

... تو امرو اومدي اينجا
... پس ميتونم شخصا اينو بهت بگم

. که تو تووي زندون خواهي مرد...

 

. و همه دوسات هم همينطور

. هيچ معامله اي هم در کار نيست

. هيچ مسامحه و سازشي هم در کار نخواهد بود

 

... و وقتي اون روز برسه

... و تو سعي کني که باهام همکاري کني...

... همچين کشيده ميخوابونم زير گوشت
... که خفه خون بگيري ؛ و اون روز خواهد رسيد

روزي که غرور مسخره...
. ايرلنديت زير پا له ميشه

... وقتي سکوت لعنتي خودت رو ميشکني

که ديگه فايده نداره ؛ و ميبرنت زندان
. که بهت تعرض جنسي بکنند

 

فقط ميخوام بدوني که من ميگم بهتره
. بري در خودت رو بذاري

 

هي شما دفعه بعد اگه بازم خواستين از ما
. عکس بگيرين ؛ قبلش يه ندائي بدين

ميدونين چيه؟
. ميتونيم يه جا بهتر از کباب پز پيدا کنيم برا عکس گرفتن

مثل عکس هاي سکسي ؛ ميدونين که؟

. شايد هم لخت شديم

. يا هر جور عکسي که شما دوست داشته باشين

 

... آنتن ماشين اف بي آي
... درازيش تا آسمون ميرسه

. و کلا اصلا ماشين شما تابلوئه...

... در حالي که ماشين پليس محلي

. يه جور ديگه است کلا...

"هر کسي توي شهر ميتونه "اف بي آي
. ويا "پليس محلي" يا يه پليس ديگه رو تشخيص بده

خب تو آينده اگه خواستين
...زرنگ بازي در بيارين

 

. سعي کنين زرنگ تر از يه پسر 6 ساله باشين...

 

. بايد برم سر کارم

ميتونم برم؟

 

. با اون اثر انگشت موفق باشين

 

.صبح به خير
. بانک کمبريج ؛ بفرمائيد

. مخواستم با کلر کيسي صحبت کنم
. ايشون مدير بانک هستند

. ايشون ديگه اينجا کار نميکنند

از کي؟-
. جمعه-

ميخوام تلفنش ؛ ايميل ؛ همه
. چيزش تحت کنترل باشه

 

چرا بهم نگفتي که از کارت
استعفا کردي؟

. نميدونم

تو چرا يهم نميگي که توي
اون جعبه چيه؟

کدوم ؛ اين؟-
. اوهوم-

کسي بهت زنگ زده يا کسي
چيزي بهت گفته بعد از استعفات؟

. نخير

نه؟ خب ميخواي چکار کني؟

. راستشو بخواي نميدونم

. ميتونم تمام وقت درس بدم

. يه ذره پس انداز دارم

... پس

 

لگه بهت بگم که منم ميخوام
کارمو ول کنم چي؟

 

. خب ميگم که يه همکار پيدا کردم

 

. ما با هم خواهيم بود
. بيا

. اين فقط يه گردنبنده ؛ همين

 

. چرا ما باهم به يه جائي نريم؟

يه مدت به سفر بريم؟

. ميدوني چيه ؛ خوش بگذرونيم

 

. داگ

خوشگله؟
. خيلي وقتمو گرفت تا انتخاب کردم

...از فروشنده مشورت گرفتم-
... اين خوشگله ؛ ولي-

. خب ؛ بيشتر از قيمت وانت توئه...

. يکي پيدا شد و بالاي قيمت خريدش

 

... ميدوني که مردم هر روز به خودشون ميگن

که بايد زندگي شون رو تغيير بدند؛..
. و يا تنوعي بهش بدن

. ولي هيچوقت اين کار رو نميکنند

 

. ميخوام زندگيم رو تغيير بدم

 

. چرا همرام نمياي

 

خيلي خب‌؛ کجا بريم؟

. تو فقط باهام بيا
. مهم نيست ؛ هر جا شد

... ميخوام بگم چند چيزي هست

 

چيزهائي هست که تو هنوز
. از من نميدوني

 

منظورت چيه؟

 

هيچي ؛ فقط اگه چيزي هست که
داري ازم کتمان ميکني؟

چون يه چيزهائي مردم درباره من
... ميگن و من بهش افتخار نميکنم

. ميتوني بهم بگي...

. من ميدونم که تو کي هستي

ميدوني؟

. آره ؛ ميدونم

اين به اين معنيه که باهام مياي؟

 

. آره

 

. خب از الان شروع کنيم

 

. باشه

 

. فارول

 

چيه؟

يه مکالمه تلفني يه ساعت پيش
. بين کلر کيسي و يکي ديگه اتفاق افتاده

. شايد بتوني صداي اون طرفو تشخيص بدي

 

هي ميتونم ببينمت؟
. ميخوام باهات صحبت کنم

. آره‌؛ تو کجا بودي؟

. معذرت ميخوام ؛ يه گرفتاري داشتم

. الان از خونه راه ميوفتم

ميتوني در پشتي رو برام باز کني که بيام تو؟

 

. نميدونستم که از بانک استعفا دادي

 

. آهان...درسته... هفته پيش

 

... معذرت ميخوام
بايد به کسي اطلاع ميدادم؟

 

. خيلي قيمتي و خوشگله

. آره ؛ يه هديه است

 

. چند تا مظنون داريم

 

. اومدم که تورو هم در جريانم بذارم

 

. جيمز کالين

.آلبرت ماگلون

 

. دزموند الدن

اينها جزء سرقت از بانک
... شمال شهر هم بودنند

. و حداقل 3 ماشين سرقت کردند و نابود کردند

 

برات آشنا نيست؟

 

. تو براش در خزانه بانک رو باز کردي

 

... اون رهات کرد بدون اينکه بهت صدمه بزنه

و الان بين شما رابطه اي هست
. که به خاطرش به پليس دروغ گفتي

. من اشتباه ميکردم

 

. تو به وکيل احتياج داري

 

با هم خونه ات درگير شدي؟

. نه ؛ گلفروشه

 

گلفروش ؟ چي شده؟

. اون يه عمليات ديگه داره

. اي واي خداي من-
. عمليات بزرگيه ؛ داگ-

. آره بزرگه-
. اين دفعه رو گير ميوفتيم-

ببين يه نفر اضافه بيارين توي کار؛
يا خودتون 3 نفر انجامش بدين

. يا مخت رو به کار بنداز و بيخيال اين عمليات شو

مگه تو نميخواي بياي؟

 

. نه

 

اين يعني چي؟

. چون ديگه اوضاع برامون پيچيده و سخت شده
. دليلش همينه

. ما از پسش بر ميايم
. ما چندين بار اين کار رو انجام داديم

. ميدوني چيه؟ فراموشش کن
. هر کاري دوست داري بکن ؛ من ديگه نيستم

چي‌؟-
. من ديگه نيستم-

تو ديگه نيستي؟-
مگه نشنيدي چي گفتم؟-

نميدونم ؛ اين يعني چي؟-
تو فکر ميکني يعني چي؟-

. خيلي به نظرم بي معني مياد

: بذا يه جوره ديگه بگم
. من دارم اين شهر لعنتي رو ترک ميکنم

 

کسائي هستند که نميتونم اجازه
. بدم که ترک شون کني

چي؟

 

کيو ميگي؟

 

. يالا

 

تو داري جدي ميگي ؛ جيمي؟

 

. شاين دختر من نيست

 

اون گفته که دختر منه؟

 

l mean, come the f - Cut it out.

تمام چيزي که تو بهش اهميت ميدي
... کوکائين و ايکس باکسه

و الان ميخواي بگي که به
نگران شاين هستي؟

ميدوني مشکلت چيه؟
. تو فکر ميکني از بقيه بالاتر و بهتري

. تو مسيح مقدسي
. تو يه والات مقام مقدس بي گناه هستي

. من از اون آدما بهترم
. من از همه بهترم

. تو همينجا بزرگ شدي

 

. توي همون شرايطي که من بزرگ شدم

تو فکر ميکني چه خري هستي؟

تو کسي نيستي که اجازه چيزي رو
بهم بدي يا ندي ؛ ميفهمي؟

. بذا يه چيزي رو برات روشن کنم

هيچوقت من و تو و خواهرت
... وشاين

. نميتونيم يه خانواده بشيم...

فهميدي؟
! اينو توي اون مخت فرو کن

. من از خودسريهات خسته شدم

اگه ميخواي دوباره منو ببيني
. بيا فلوريدا منو ببين

 

. کس کش

 

... چند سال پيش

 

پلي به خاطر کشتن بريندون
.دقيقا همينجا منو دستگير کرد

 

. اونو روي زمين پخشش کردم

 

با تيري که توو قلب لعنتيش زدم
.چندين متر پرتاب شد اون ور

ميدوني که به خاطر تو اونو
با چه خشمي کشتم؟

 

. ازت نخواستم که اين کار رو کني

.آره ؛ تو بهم نگفتي
. بيخيال

 

بهم گفتند که بريندان اسلحه به دست
. داره مياد سر وقت تو

پس من اومدم اينجا و
. روي زمين پهنش کردم

 

. و نه سال به خاطر اين کار حبس کشيدم

 

... حالا نميخواد ازم متشکر باشي

 

. ولي از اينجا نرو...

 

من از هر کاري که برام
. انجام دادي ازت سپاسگذارم

 

وقتي پدرم توي زندان افتاد ؛
. خانوادت منو پذيرفتند

 

. تو مثل برادر برام ميموني

 

. ولي من دارم ميرم

 

ميخواي بهم شليک کني؟

 

. شليک کن

 

ولي بايد از پشت بهم شليک کني

 

. بلند نشين-
. خيلي خب-

چطوري فرگي؟

گوش کن اومدم يه سر بزنم
... وشخصا بهت بگم

 

... هر کاري که داشته باشي...

فکر ميکنم دوستام بدون من...
از پسش بر ميان

. تو نباشي اونها رو استخدام نميکنم

. و بدون اونها هم تورو استخدام نميکنم

. شماها يه گروه هستين

ببين با تمام احترام من اينجا نيومدم
. که باهات بحث کنم و يا درگير بشم

 

. من اين کارو نمي کنم

پس هرجور ميخواين با هم
...کنار بياين و

آروم باش ، باشه؟

.... درسته که بهت بدهکار نيستم

 

.... اما بري اينکه حسن نيتم رو ثابت ...

.اينو در مقابل اون بگير ...

 

. اين که به رفتن تو نمي ارزه

 

فکر "جوفليپ هود" رو براي اينکار ميزارم؟

. تو بايد کاري که من ميگم رو انجام بدي

نمي ارزه ، نه؟

 

. باشه

. بذار يه چيزي ازت بپرسم
تو فکر مي کني چه خري هستي؟

تو فکر مي کني تنها کسي هستي
که توو چالزتاون اسلحه داره؟

. شماها هيچ عديدي نيستين

شما پيرمردهاي خرفتي هستين
.که دست چپو راست تون رو از هم تشخيص نميديدن

. من ديگه برات کار نميکنم
گرفتي؟

 

اگه تو با اين قضيه مشکل داري؛
. من تو خيابون 551 زندگي ميکنم ؛ هر وقت خواستي سر بزن

. ميدوني که کجا ميتوني منو پيدا کني

 

... تو بايد اين کارو برا من انجام بدي

... يا من تخم هاتو مي کنم ...

. همونجوري که تخم هاي باباتو کندم ...

 

. درباره بابام حرفي نزن

. پسر جون ، من پدرتو مي شناختم

.اون سال هاي سال براي من کار ميکرد

 

. بعدش خواست تنهائي برا خودش کارکنه

 

چيزي از اسب سواري حاليت ميشه؟

 

... ميدوني چه جوري با چاقو...

. اونها رو اخته ميکنند؟...

 

... و وقتي بابت بهم جواب رد داد

. با مواد مخدر آشناش کردم...

 

. و يه ذره هم دادم مامانت مزه اش کنه

. که باهاش خوش بگذرونه

.... اون قدر توي مواد غرق شد که

 

. ...و با واير خودش رو حلق آويز کرد

 

و تو ؟ داشتي کل محله رو
. دنبالش ميگشتي

 

پدرت دل و جرات اينو نداشت
...که به پسرش

. بگه دنبال شخصي که خود کش کرده نگرده...
. کسي که هيچ وقت به خونه برنميگرده

 

اگه بهشتي وجود داشت ؛ اون
. خودش رو نميکشت

 

. اووه

 

. شنيدم يه دوس دختر خشگل داري

. که کنار پارک زندگي ميکنه

 

نميخوام جنازه اش رو در خونت
... بفرستم

 

. ولي اگه مجبور بشم اين کارو ميکنم...

 

. حالا ميدونم کجا ميتونم پيدات کنم

 

. کلر

 

کلر؟

 

. سلام -
. برو بيرون -

تو روبراهي؟

 

. برو بيرون -
. يه لحظه صبر کن -

. اگه نري زنگ ميزنم 110

خيلي خب ، تو بايد اول يه فرصتي بهم بدي
که بهت توضيح بدم ، باشه؟

. نه ، تو اين فرصتو از دست دادي

 

کي باهات حرف زده؟

 

.اف.بي.آي" داگ"

 

. تو بايد به من گوش بدي

. تو بايد بذاري توضيح بدم
متوجه هستي؟

. اتفاقات زيادي اينجا افتاده ، کلر -
! نه ، تو بايد بري توو ته جهنم -

 

. جهنم لعنتي -
. خيلي خب ، خيلي خب -

. خيلي خب ، خيلي خب

. الان آروم باش

 

چرا باهام اين کارو کردي؟

کلر ، من معذرت ميخوام ، باشه؟

. من ميخواستم بهت بگم
. من اون شب اومده بودم که بهت بگم

همون شبي که منو گائيدي؟
همينو ميخواستي؟

ترسيدن من کافي نبود؟
حتما بايد منو ميگائيدي؟

گوش کن بهم ، آروم باش ، باشه؟ -
! نه ، نه ، برو بيرون ، برو بيرون -

 

. نذار ديگه هيچوقت چشم به تو بيوفته
. هيچوقت ؛ هيچوقت

 

. خيلي خب

 

. منم هستم

 

... اما اگه اتفاقي واسه اون بيوفته

... اگه فکر مي کنين ممکنه اتفاقي واسه اون بيوفته ...

 

. من بر ميگردم اينجا ..

 

.و جفتتون رو توو مغازتون مي کشم

 

. سلام ، کلر

 

من فقط ميخوام برا 2 دقيقه
باهات صحبت کنم ، باشه؟

 

. بيخيال ديگه

 

. کلر ، من هيچ وقت بهت آسيبي نمي رسونم

... من نميدونم
. دستو ازم بکش

. خيلي خب

. من معذرت ميخوام

 

فقط برا يه لحظه هم که شده
به من گوش کن ، باشه؟

. من ديگه هيچ وقت بهت دروغ نميگم

واقعا؟ -
. آره ، بهت قول ميدم -

. هر سوالي دوست داري ازم بپرس
. من هم راستش رو بهت ميگم

چرا بپرسم؟ من که حرفاتو باور نميکنم-
. آره ؛ باور ميکني-

چرا؟

. چون از اين جوابها خيلي بدت خواهد اومد

 

تو مي دونستي من رئيس بانک بودم؟ -
. آره -

تو تعقيبم کردي؟ -
. آره -

به چند تا بانک دستبرد زدين؟

 

، شش تا ماشين جا به جا کننده پول
. و دو تا بانک

تا حالا کسي رو هم به قتل رسوندي؟

.نه

 

. درباره اش فکر کن

 

باشه؟

، هيچ وقت بهت دروغ نميگم
... و هيچ وقت بهت آسيبي نمي رسونم

... و اگه از دست بدم
. کل زندگيم افسوس اينو ميخورم

 

. فقط منتظرم بمون

 

. ميدونين چيه ؛ خيلي جالبه
. من ميتونم پدراتون رو در شما ببينم

. همه تون

اين بهم ميگه که هنوز توي "رينگ" هستم؛

. هنوز ميتونم مشت بزنم
. و هنوز ميتونم امتياز جمع کنم

. من يه آدم اون تو دارم

. اون ميخواد ريسک کنه
. اون براي پول هر کاري ميکنه

اون تا الان نتونسته زندگيش
. رو جمع و جور کنه

 

... ولي با حسن نيت اين مرد

 

من اين رو دارم؟...

 

. خب جمع جنايتکارن جمعه

 

. هميشه يه نقطه ضعفي وجود داره

. ما فقط بايد پيداش کنيم

 

پانزده دقيقه قبل از اينکه ماشين حمل پول
. بياد ؛ پولها از خزانه بيرون آورده ميشه

 

. و اين وقتيه که شما هجوم ميبريد

... صبح دوشنبه
... بعد از فروش بليط 4 مسابقه

و فروش 60 هزار آبجو و کلي غذا
: اينقدر جمع ميشه

. سه ميليون و نيم

 

. اونو به بانک مرکزي 'بوستون" ميبرند

. ارزششو داره

 

به نظرت وقتي کارمون تموم شد چقدر
... وقت ميبره که روستي

ترتيب پولها رو بده؟...

. خب اون بايد تمام سعيشو بکنه

 

. اين کار خيلي سختيه
تو که خودت ميدوني ؛ مگه نه؟

 

خب اگه آسون بود که همه
. اين کار رو انجام ميدادند ؛ بچه جون

 

به نظر ميرسه امروز توي اين ديسکو
. خوب پسرها رو ديوونه خودت کردي

چي ميتونم بگم؟

 

. پسرها دوستم دارند

 

. مطمئنم دوست دارند

 

تو اينجا چکار ميکني؟

 

توي پائين شهر؟

 

. من براي پليس کار مي کنم

 

. منم همينطور

 

. خب ، تو بايد از جديد ها باشي

 

. درست حدس زدي

 

ولي به اين معني نيست که
. بتوني ترتيب منو بدي

 

هر که فيل خواهد جور
. هندوستان کشد

 

. مامانم اينو بهم ميگفت

 

تو بعضي وقتها با داگ مک گراي
ميپري ؛ آره؟

 

چطور داگي رو ميشناسي؟

. ما يه جورائي با هم کار ميکنيم

توي شرکت شن و ماسه؟

 

. نه ، نه ، نه

 

تو ميتوني خوب سايزها رو حدث بزني؟

 

. بستگي داره؟

 

اندازه چي؟

 

فکر ميکني اين چند اينچه؟

 

شش اينچ؟

 

.کمتر يا بيشتر

. کمتر

. اشتباه

 

. دقيقا 6.14 اينچ

 

.من هر چي در مورد پول هست رو ميدونم

. ضخامت : 0.0043 اينچ

 

. وزن : تقريبا يک گرم

 

...خب جالبش اينجاست

که اين 20 دلاري حتي به اندازه
... وزن چند گرم

. مواد مخدر هم نيست...

 

بگم کار تو چيه؟

 

... متصدي بار يه زنگ ميزنه

 

تو بسته رو از نقطه آ به
... نقطه ب ميرسوني

و گلفروش دستمزدت رو ميده؟...

 

. تو فکر ميکني ميتوني از دستم فرار کني

 

. ولي به اين راحتيها نيست
... چون خواهي ديد که

 

...اگه من به طرف اين خيز برم...

 

. برات گرون تموم ميشه ...

 

. من يه وکيل ميخوام

. خوبه ، يکي بگير واسه خودت

 

ميخوام بگم که اين فقط براي
حمايت خودت که نيست؟

. نه تنها خودت ؛ بلکه هم دخترت

. درباره دخترم حرف نزن

 

چند وقت با "مک گراي" بودي؟

 

. کل زندگيمو

 

تو همه اين سالها که تو و
... دخترت با هم بودين

 

چند بار بارت گردنبند الماس گرفته؟...

 

. خيلي خب‌؛ وسائلا آماده است

. زره پوش هم داريم

 

... اگه اين عمليات به خوبي پيش رفت

. وقتشه که تو هم بکشي کنار...

. آره ، حتما

داگي ميگي چکار کنم ، ها؟

برم به يه ديسکو و اينقدر مشروب
بريزم تو حلقم تا سنکوپ کنم ؟

 

. يه لطفي توو حقم کن

 

... براي اين عمليات

 

. حداقل چن تا جليقه ضد گلوله جور کن...

ميدوني جالبي توي زندون
بودن چيه؟

 

زندانيها وانمود ميکنند که
. ميخوان برن بيرون

 

. ديگه نميتونم برگردم ؛ داگ

 

... پس اگه کارمون پيش نرفت و موفق نشديم

 

. دادگاه رو توي خيابون برپا ميکنيم...

 

اينجا چه غلطي مي کني ، کريس؟

 

. من بايد باهات حرف بزنم

. وقت خوبي نيست ، عزيزم

. ميدونم -
ميدوني؟ -

. باشه ، خب ، چي ميخواي؟

. بيا عزيزم

. دز بهم گفت تو اينجايي

 

. من ميخواستم قبل رفتنت ببينمت

30 کريس ؛ ميتوني برا اومدنت به اينجا
. سال زندون بري

ميفهمي؟ متوجه ميشي؟
. فقط براي اينجا بودنت

تو نميتوني بچه ات رو به اينجا بياري؛
.ميفهمي؟ تو نميتوني اينجا بموني

، من نميخوام بمونم
. من ميخوام با تو بيام

. منم ميخوام زندگيمو تغيير بدم ، داگي
. اي خدا -

چرا ؟ مگه من نمي تونم تغيير کنم؟
. من ميتونم آدم متفاوتي بشم

. يا خدا

. تو بگو من چه جوري باشم
. هر جوري بگي من همون ميشم

 

. من با يه نفر ديگه ميخوام برم

 

اووه ، جدي؟

 

. آره

 

پس چرا اون اينجا نيست؟

 

. بيخيال
دوست داري چي بهت بگم؟

، اگه اون ميخواد باهات گم و گور بشه
چرا اينجا نيست؟

. اون کجاست ؟ اون که اينجا نيست

 

. پس اون جنده عوضي کجاست-
. آروم باش -

... بعد از اينکه براش گردنبند گرفتي
. فکر ميکردم تو همين اتاق پيشت ميمونه

ها؟

 

چي گفتي؟

 

از کجا اينو شنيدي؟
تو از کجا درباره گردنبند ميدوني؟

. کلاغه گفت

 

احمق بيشعور ؛ کي گفته بهت؟
کي درباره گردنبند بهت گفته؟

 

ميدونم که تو ترجيح ميدي
! طناب دور گردنم بندازي

 

. تو بايد گورتو از اينجا گم کني
. يالا

... يالا عزيز دلم
. همه چي درست ميشه ؛ چيزي نيست

. ما باهات ميايم-
. تو از اينجا ميري -

. داگي ؛ ما باهات ميايم

. وقت رفتنه ؛ باشه؟؛ بفرمائيد

وقته رفتنه؛ عزيزم . باشه؟ -

. من اينجا رو ترک نمي کنم -
. بريم -

. من از اينجا نميرم
. بچه رو ببر خونه -

! دستو ازم بکش

. خودم مي تونم برم

 

! فکر نکن که منو پس بزني

 

. اينو بگير

 

. هي

 

تو ميخواي اين کارو کني؟
. کم کم داري ميري رو اعصابم

 

. يه تصادف اينجا داريم

. کريستينا
. بچه اش هم همراهشه

 

. کريستينا توي بيمارستان مرکزيه
. اون ازم خواست که بهت زنگ بزنم

. خيلي خب ؛ باشه ؛ زودي ميام اونجا

 

. افسر

 

. آره ، بريم

 

. اين پائين

 

. در اونجاست

 

، و يادتون باشه
. شما هيچ وقت منو نديدين

. باشه

 

. اينم از آقاي 6 اينچ

 

چي شده؟

... تو مجرمان رو دستگير ميکني
. اين توئي که همه چي رو ميدوني

 

. عزيزم

 

ميدونم که آزمايش خونت ميگه تو
. معتاد به الکل و مواد مخدر هستي

 

و ميدونم که 5 ماشين سندش
. به اسم توئه

و ميدونم که همين الان دخترت عقب
... ماشين دولتي نشسته

.و داره به بهزيستي برده ميشه...

خب تا کي ميخواي اين کار و کني؟

خب منم يه آدمم ؛ ميدوني اينو؟

... آره ؛ آدمي که براي اينکه دوباره بچه اش رو ببينه

. نياز به کمک و مساعدت من داره...

 

چرا همه هميشه ميخوان
ازم سوءاستفاده کنند؟

 

چي برام داري؟

 

... فقط ميدونم که

 

. بعد از اين کار داگي کلا از شهر ميره...

 

صبر کن ، بعد چي؟ بعد چي؟

 

. کريستا ؛ ازت ميخوام که عقلت رو به کار بندازي

اين ميتونه لحظه بزرگي
. براي شاين باشه

 

. سعي کن زندگيشو تغيير بدي

 

. عزيزم ، ما ميتونيم بهت کمک کنيم

 

تو اونجائي؟-
. من اينجام-

. همه چي مرتبه-
. خيلي خب ؛ ادامه ميديم-

 

. همه چي مرتبه

 

کي به 110 زنگ زده؟

 

شما به 110 زنگ زدين؟

. کسي از اينجا زنگ نزده

نه ، ما اين کارو نکرديم ؛
. از طرف ما نبوده

. ما تماسي دريافت کرديم

. گفتن سرقتي انجام گرفته

گفتي سرقت؟-
.آره-

. گفتن خودتون رو به اينجا برسونيد

. بذا به مايک زنگ بزنم-
. مايک رو ديديم-

. اون گذاشت ما بيايم داخل

هي ببينيد ما يه تماس داشتيم؛ خيلي خب؟

پس کي زنگ زده؟ -
. هيشکي از اينجا زنگ نزده -

 

کسي زنگ نزده؟
پس ما اينجا چيکار مي کنيم؟

وايسا ، مايک کجاست؟ -
. من که گفتم مايک کجاست -

شما روبراهين؟

. چي؟ فکر کردي خيلي زرنگي -
. گوش کن ؛ گوش کن -

براي مطمئن شدن ما از امنيت ؛ براي امنيت همه
. ما بايد کارت هاي شناسائيتون رو ببينيم

. آره ؛ صبر کن
. ما کل صبح رو اينجا بوديم ؛ آروم باش

. دوستم از شما درخواست کارت شناسائي کرد
. خيلي خب ؟ ما نمي شناسيمتون

برا اينکه همه درگيرهايي که اينجا صورت گرفته رو حل کنيم
... ما بايد کارت هاي شناسائي بعضياتونو ببينيم

. زودباشين همين الان همه رو زمين بخوابين

. وايسا ؛ وايسا

. دستتو از رو اسلحه ات بردار -
. هي ؛ آروم باش -

 

!بخواب رو زمين -
! زود باش بخواب رو زمين لعنتي -

. دستاتو بيار پشتت

. سرتو بگير پايين

. زود باش بيار پشت ديگه

 

. دستاتو بيار پشتت
. دستاتو بيار پشتت؛ زود باش

. آروم باش -
. لعنتي -

 

. هي ؛ اونايي که توو خزانه هستين

. آرنولد واشتن
... تو توو خيابون 311 کويزني زندگي مي کني

با زني که اسمش ليندا هستش ...
. و سه تا توله سگ

. سعي نکن که به پليس زنگ بزني

: و همچين اون يکي مامور خزانه

. مارتون پرويت
. تو هم توو خيابون 27 کانتينگ لين راندلوف زندگي مي کني

. اسمت زنت هم لينداست

.مارتون ؛ ليندا ازت ميخواد که اين در رو باز کني

. ما چند نفر رو بيرون خونه تون گذاشتيم

 

. برو عقب ، برو عقب

 

شما فکر کردين ميتونين از اينجا خارج بشين؟

. من دوستاي زيادي توو نگهباني زندان دارم
. اونا زندگيتونو جهنم مي کنن

.خب ، تو نميخواد نگران اين باشي ، احمق

. هيچکي به زندان نميره

 

. از ده تا بيشتر

. همين الان ، فورا

 

. سريعتر

 

چطوري؟ -
. خوبم -

 

. بجنب

 

آخرين پدرسوخته اي که از باشگاه
. بيسيال دزدي کرده جک کلرک بوده

 

. اين دو رو برا رو چک کردم
.نه ماشيني هست ، نه وني . نه هيچ چيز ديگه اي

.شايد ما خيلي زود اومديم ، يا شايد هم خيلي دير

بچه ها من ميخوام اين خيابون خالي باشه ، مردم
. رو از اين اطراف دور کنين ، زود باشين

قربان ، ما سعي کرديم که با خزانه ازتباط برقرار
. کنيم اما اونا جوابي ندادند

 

. خيلي خب ، بريم
. از اين جاي لعنتي بريم بيرون

. زود باش

 

. زود باش

 

. لعنتي

 

! لعنتي -
! زود باشين از اين جاي لعنتي بريم بيرون -

 

. بعضي از افرادمون اوون تو هستن

 

! برو ! برو

 

! پدر سوخته ها

 

! گلونز ، گلونز ، لعنتي

 

اون روبراهه؟ -
.آره ، به جليقه ضد گلوله اش اصابت کرده -

 

! دز ، تو پيستون در رو بگير

 

! ببندش

 

دز؟

 

. بجنب ؛ زود باش

 

. اونا مثل امدادگرا لباس پوشيدن

. من شمردم 4 نفر بودن ، شايد هم يکي کمتر

. برين

 

. بذار از اينجا خارج بشيم

. يک ميليون پليس اون بيرون ريختن

 

! گوش هاتو بگير

 

! نه

 

. خيلي خب ، برين ، برين ، برين -
. خيلي خب ، حرکت کنين -

 

! عوضي ها

 

. بشينيند
. اونا رو از اينجا ببرين بيرون

! ما با آمبولانس ميرم طرفشون

 

. اونا دنبال پليس ها نميگردن

... من ميخوام از درب جلوئي خارج بشم

و شما دو تا با لباس ...
. پليسي از اون طرف خارج بشين

 

. همه نيروهاي لعنتي اون بيرون هستند ، رفيق

. ميدوني که من مي تونم يه کم معتلشون کنم

. نگران نباشين
. من فقط اسم کوچيک تونو بهشون ميدم

 

. امنه

 

.خيلي خب ؛ برين

 

. حرکت کنين ؛ حرکت کنين

 

.هي ؛ تکون نخورين ؛ تکون نخورين

 

. اسلحه تو بنداز -
. لعنتي ها ، پليس باستون -

. مراقب باشين ، حواستونو جمع کنين
. آروم ، آروم

. تو فلوريدا مي بينمت ، پسر

 

. وقتي برگشتي مي بينمت

. خيلي خب ؛ برو

. خيلي خب بچه ها ، برگردين عقب
. پليس فدرال اين دستور داده

 

.هي ؛ هي

. پليس محلي بايد خودشو بکشه کنار

شما اينجا چکار ميکنين؟
. اين تحت نظره "اف بي آي" ه

 

. من بهش شليک کردم

 

... من نميدونم اگه ما داريم با شما همکاري مي کنيم

... با بعضي از مامورين ويژه مون و سرويس امنيتي ...

پس چرا سرويس امنيتي ما ميگه اونا ...
. توسط پليس ها مورد ضرب و شتم قرار گرفتن؟

 

پليس ها؟

. آره ، اونا گفتن دو تا پليس بودن

 

. نگه دار

کجا داري ميري؟

 

. همينجا نگه دار

 

افسر ، مي توني يه لحظه وايسي؟

 

، من دارم کالين رو مي بينم
. اون داره به سمت جنوب خيابون "بويلين" ميره

. الان توو پارکينگ هتل "ون نيس " هستش

. اون مثل پليس محلي لباس پوشيده

. دريافت شد

. افسر

 

. کالين

 

! اسلحه تو بنداز

 

! نه

 

! حرکت کن ! حرکت کن

 

. کالين ؛ اسلحه تو بنداز

 

. برو گم شو

 

. همين الان دستاتو ببر بالاي سرت

! عوضي

 

. حرکت کن ؛ حرکت کن

 

! احمق ؛ 30 ثانيه وقت داري

 

. خيلي خب

. من تسليمم

. من تسليمم

 

. روستي ؛ يه چيزايي اشتباه از آب در اومد

. بيا اينجا

 

. فرگي

 

. لعنتي

 

... فرگي

 

.يادت باشه کي تخم هاتو پخش کرد ...

 

با خبراي داغ اومدم ؛ متهم رو ديدم که با
.اسلحه "تک 9"از خيابون رد ميشد

من آژير رو به صدا در آوردم و از ماشين پريدم
. بيرون ؛ متهم سوار شد و شروع به تيراندازي کرد

 

... خب پس وقتي که

. وقتي از ماشينت خارج شدي ... -
. آره -

و توو اون لحظه من به متهم شليک کردم
. حداقل يک يا دو تا تير زدم طرفش

. سلام

. آمار تلفات پايين بوده

. موقعيت ؛ 529 خيابان اصلي چالزتاون

. افسر هاي پليس زيادي سر صحنه هستند -
. اون گلفروشه -

هي رفيق ؛ چي شده؟

. يه نفر فرگي رو کشته

 

. خداي من ؛ احتمالا کار مک گراي باشه -
. لعنتي -

 

. کلر ؛ منم

تو روبراهي؟

 

.خوب ميشم ؛ ميدونم

.اما خوبم ؛ چيزيم نيست

. کلر ؛ من ميخوام ببينمت

 

. ميخوام همين زوديا باشه
. من وقت زيادي ندارم

 

مي توني منو ببيني؟

 

. کلر ؛ خواهش مي کنم

 

.ميخوام بدونم ؛ چون بايد برم

 

مي توني بياي اينجا؟

 

ازم ميخواي به اونجايي بيام
که تو الان هستي؟

. اوهوم

 

. به نظرم فکر خوبي برا من نيست

 

چرا؟

 

اگه پليس اونجا باشه چي؟

 

. کسي اينجا نيست

 

خيلي خب ؛ اگه تو فکر مي کني که من بايد
... اينکارو بکنم

. پس منم فکر ميکنم بايد همين کارو بکنم . آره...

 

. باشه

 

...کلر ؛ گوش کن . من
. گوش کن ؛ گوشت با من باشه

 

معذرت ميخوام؛ باشه؟

 

. معذرت ميخوام به خاطر کارهايي که باهات کردم

 

. به يادت بيار

 

از در پشتي بيا پايين
. و يه ساعتي بهم وقت بده

 

خيلي خب؟

 

. مي بينمت

 

صبر کن . داگ ؟ داگ؟

 

.بله؟ -
. من ازت ميخوام که بياي -

. من واقعا دوست دارم ببينمت

 

. ميتونه مثل يکي از روزهاي آفتابي من باشه

 

... خب

 

. من دارم ميام ...

 

. خدافظ

 

. خدافظ ؛ کلر

 

خيلي خب ؛
. مي تونم بگم که کارمون توو اين قسمت تموم شد

. ميدوني چيه ؟ الان نه

 

اون گفت داره مياد ؛ من به چند نفر
.... توو لوگان ؛ ايستگاه جنوبي

مرکز شهر ؛ خيابون گري هود ؛ ...
. مترو ؛ و همه جا الان نياز دارم

. شهر کاملا پوشش داده شده -
. خوبه -

 

ما در حالت آماده باش هستيم
. و همه چيز آماده است

 

. قربان ؛ ما بايد بگيم بهتره توو اين خيابون نريد -
. فقط دارم سر کارم ميرم ؛ مشکلي نيست -

 

چقدر طول ميکشه؟ -
. چهل دقيقه -

 

کوچه امنه؟ -
. آره ؛ قربان -

 

هيچ چيز و هيچ حرکتي توو خيابون هاي
.دور و بر ديده نميشه

 

''. روزهاي آفتابي من''

 

ميدوني کلر ؛
. ما يه سازمان ملي هستيم

 

خيلي خب بچه ها ؛ جمع کنيد بريم ؛
. اون نمياد

. از عکس و قيافه اش استفاده مي کنيم
. بريم

. ما ميدونيم اون چه شکليه

 

. بريم پيداش کنيم

 

خيلي خب ؛ تو روبراهي؟

هي ؛ اين بهترين نتيجه
.ممکن رو ميده ؛ ميدوني که

. خيلي هم خوب ؛ ايول

 

همه سوار بشن ؛ قطار شماره 93
. داره به سمت جنوب حرکت مي کنه

 

! *برو درتو بذار*

 

. اين براي توئه

 

. کلر ؛ اينو بردار

. تو بهتر از من مي توني باهاش کنار بياي

 

شايد وقتي داري اينو ميخوني ؛
. من خيلي قبل تر از اينها رفته باشم

... نه به راهي که واسه اش برنامه هايي داشتم

 

بلکه براي اولين بار در طول زندگيم ؛ ...
. دارم اين شهر رو ترک مي کنم

 

... شايد اگه برم

 

. بتونم ديگه دنبالت نگردم ...

 

... مهم نيست که تو چقدر عوض شدي

تو هنوز بايد تقاص کارايي که...
. من کردم رو پس بدي

 

. و راه طولاني در پيش دارم

 

. اما ميدونم که دوباره مي بينمت

mohammadkhoshneshin@gmail.com

. توو اين دنيا يا دنياي ديگه

ترجمه و زير نويس محمد خوش نشين :
:.mohammadkhoshneshin@gmail.com.:

mohammadkhoshneshin@gmail.com